هر بار وقتی از سفری به ایران برمی گردم، دوست دارم سر فرو بیافکنم و برخاک سرزمین م بوسه ای بیافشانم. این اولین بار بود که چنین حسی نداشتم. برعکس، پاره ای از تنم را جا گذاشته بودم پشت خطوط مرزی، خطوط بی راه و بی روح مرزی. خطوط «مید این بریطانیای کبیر»!

 

نکته ی قابل تاملی که در این کتاب وجود دارد این است که همان طور که در ایران تعداد زیاد از مهاجرین در شرایط مختلف سعی می کنند تا ملیت خود را مخفی کنند، آقای امیرخانی نیز در برخی از موارد وقتی از او سوال می شود که “ایرانی هستی؟” سعی دارد تا به این سوال جوابی ندهد

 

شاید آقای امیر خانی دلیل این رفتار با ایرانی ها را نمی دانست جوابش بسیار ساده است به برادران ایرانی پیشنهاد می کنم یک روز خود را در ایران افغانی معرفی کنید ! بعد ببینید چه اتفاقی بر سرتان می آمد آنگاه دیگر جای سوالی برای شما و آقای امیر خانی نویسنده این کتاب پیش نمی آمد که چرا در افغانستان نمی توانید خود را ایرانی بگویید .

 

این کتاب امسال توسط “نشر افق” در نمایشگاه کتاب رونمایی شد و بدنبال استقبال گرم خوانندگان، هم اکنون برای سومین بار و با تیراژ 3000 نسخه وارد بازار کتاب شده است و به دوستان توصیه می کنم حتما این کتاب را بخوانند ......