اظهارات اميرخاني دربارهي جوايز ادبي، مميزي و ادبيات انقلاب
باز هم ادامهي همان نشست خبرگزاري فارس است كه به زحمت دوستان فراهم آمده است.
اظهارات «اميرخاني» درباره جوايز ادبي، مميزي كتاب و ادبيات انقلاب
خبرگزاري فارس: رضا اميرخاني با حضور در خبرگزاري فارس، درباره نقدهايي كه بر آخرين رمانش ميشود واكنش داد، و همچنين درباره جوايز ادبي ايران، مميزي كتاب و مغفول ماندن ادبيات انقلاب در دانشگاهها سخن گفت.
* دفاع نويسنده از كتابش، حماقت است
رضا اميرخاني، داستاننويس، در گفتوگو با خبرنگار فارس، درباره دلايل سكوتش در برابر نقدهايي كه به رمان بيوتن ميشود، گفت: از نظر من بهترين كاري كه نويسنده ميتواند پس از انتشار اثرش بكند، سكوت است. دفاع نويسنده از كتابش درجهاي از حماقت است، اگر هم به نقد كتاب خودم بپردازم، به نوعي جنون دچارم. بايد گذاشت همه حرفهايشان را بزنند. اما واقعيت اين است كه آن حرفهايي كه آدم دوست دارد بشنود كمتر زده ميشود.
خالق رمان «من او» اظهار داشت: من دلم ميخواهد وقتي كه درباره نشانهشناسي كارم صحبت ميشود، ارجاعاتي به كتاب مقدس داده شود. مگر مراثي ارمياي نبي چند صفحه است؟ تنها كسي كه به بهترين شيوه ممكن اين كار را انجام داد زهير توكلي بود، كه بخش عمده آن هم در ديدارهاي خصوصيمان صورت پذيرفت. انتظار آدم از نقد چيز ديگري است. نقد اصيل بيش از اينكه نويسنده را متوجه نقاط ضعف و قوت كارش كند، مخاطب را نسبت به متن آگاه مينمايد.
وي با بيان اينكه ما اثر را درست نميخوانيم، بيان داشت: هدف منتقدان اين نيست كه چيزي به مخاطب بدهند يا نكتهاي را براي مخاطب روشن نمايند. منتقد ميتواند بيش از داستاننويس، اطلاعات لازم را به مخاطب عرضه كند. نقد در همه جاي دنيا همين مفهوم را دارد.
* نويسندگان و ناشران، يك جايزه مستقل تشكيل دهند
اميرخاني در بخش ديگري از سخنانش، درباره جوايز ادبي در ايران بيان داشت: آخرين جايزه ادبي كه من گرفتم براي اولين كتابم بود و از دست آقاي هاشميرفسنجاني؛ و پس از آن هم هرگز به جوايز نزديك نشدم كه بدانم اوضاعشان از چه قرار است. همه ميدانيم كه اعتبار جايزه ادبي يا به مبلغ جايزه است يا به بازخوردي كه در جامعه دارد. اما شاهديم كه جوايز نه از لحاظ مادي در خور هستند و نه هيچگونه بازخوردي در مخاطبان دارند.
اين نويسنده ادامه داد: گاه جوايزي به فلان كتاب دادند ولي سيصد نسخه از آن هم فروش نرفته است. جايزهاي كه ارتباطش با مخاطب تضمين شده باشد يا رقمش يك رقم قابل ملاحظه باشد در ايران وجود ندارد. بايد در نظر داشته باشيم كه جوايز در طول سالها براي خودشان اعتبار كسب ميكنند. با اين تغيير سياستها و مديريتها جايزه ادبي بيمعني است. ما جايزه ادبي نداريم كه ده سال سابقه داشته باشد.
خالق رمان «بيوتن» اظهار داشت: براي مثال جايزه ارشاد در هر دولت سياستهايش را به طور كلي تغيير ميدهد. سابقه اين جايزه ادبي به اندازه عمر مديران سياسي است، يعني 4 سال يا هشت سال. تا زماني كه اين مسأله صنفي نشود و آن صنف تشكيل شده، بين كار حرفهاي و آماتور فرق نگذارد راه به جايي نخواهيم برد. اگر مجموعهاي از نويسندگان و ناشران بتوانند با هم يك جايزه مستقل تشكيل دهند، آن جايزه مورد اقبال عمومي در ميان نويسندگان و مخاطبان واقع خواهد شد، اما اين اتفاق نيفتاده است.
وي در تبيين دليل اين امر بيان داشت: تعداد نويسندگان حرفهاي از انگشتان دست كمتر است، از اين روست كه انجمن صنفي تشكيل نميشود. تا زماني كه نويسنده حرفهاي به معناي اين كه از اين راه ارتزاق كنند و آزادانه بنويسند و گرفتار هيچ نهادي نشوند، نداشته باشيم، نميتوانيم نويسندگي حرفهاي را تجربه كنيم.
وي گفت: اگر دولت بتواند در يك پروژه فرهنگي سودآوري داشته باشد يا نظر عمومي را جلب نمايد، با همين مجوز ميتواند از محل سود به اعمال سليقههاي خود بپردازد؛ اما مسئولي كه فقط از طريق رانت نفتي، بودجه بيتالمال را به هدر ميدهد به گمانم محق نيست كه با برگزاري جوايز مختلف به اعمال سليقه بپردازد. بودجه عمومي متعلق به همه سلائق است.
* زياد بودن جوايز، نشانگر تكثر سلايق نيست
نويسنده مجموعه داستان «ناصر ارمني» گفت: جوايز ادبي براي اعتبار خودشان ارزش قايل نيستند. اگر براي اعتبار خودشان ارزش قايل بودند، از سير طبيعيشان ميتوانستيم به صعودي بودنشان پي ببريم. هيچ كدام از جوايز ادبي ما هويت ندارند. هر كدام از جشنوارهها هر سال به يك تيپ اثر جايزه ميدهند، اصلاً معلوم نيست كه اين جوايز به كدام سمت ميروند. از سوي ديگر هويت جوايز دولتي هم چهار سال يك بار تغيير ميكند. مردم هم نسبت به جوايز ادبي بياعتمادند.
وي گفت: بايد سياستگذاريها در قبال جوايز ادبي واحد باشند. اگر دولت سفره براي جوايز ادبي باز كرده، همه آدمهايي كه با يك سري اصول به اين فرهنگ نزديك ميشوند، بايد از آن استفاده كنند. اگر هم سفره را جمع كردند (كه از نظر من درست هم همين است) آنوقت هر گروه بنشيند و كار خودش را بكند و اول كسي كه بايد پايش را بيرون بكشد خود دولت است. امروز شما جوايز موازي درون خود ارشاد را در نظر بگيريد. جايزه پروين، جايزه جلال، جايزه كتاب سال، جايزه كتاب فصل و ... وقتي كه بنيانگذار، رويكرد و داور يكي است آن وقتي تكثر مفهومي ندارد. زياد بودن جايزههاي ادبي نشانگر تكثر سلايق نيست.
* مميزي، شامل نيت افراد نميشود
اين داستاننويس اذعان داشت: خطوط مميزي جامعه ادبي ما تنها روي حرف نيست. از نظر من هر عمل سه قسمت دارد يكي نيت، دوم خود عمل و سوم تبعات آن. واضح است كه ما نميتوانيم راجع به نيت اظهار نظر كنيم. اما شاهديم كه در مميزيها راجع به نيت افراد اظهار نظر ميشود. راجع به خود عمل هم كار مميز نيست كه نقد كند، بلكه كار منتقد و جريان فكري است. تنها چيزي كه مميز بايد روي آن كار كند تبعات چاپ آن اثر است. آن هم به اين معني كه حتي اگر از يك كار خوب تبعات بد برداشت شود ميتوان جلوي آن را گرفت.
اميرخاني اظهار داشت: براي مثال اگر كسي يك حديث نقل كرد و با آن كار در اعتقاد شيعيان تزلزل ايجاد كرد ميتوان جلوي اين كار را گرفت، اما اگر كفر گفت و با اين كفر ملت را به فكر وادار كرد بايد بگذاريم حرف بزند. ما در مميزيهايمان به نيت كار داريم يا به خود اثر. مثلاً اگر در يك اثر كه 2هزار نسخه چاپ ميشود فلان نكته انحرافي هم وجود داشته باشد براي جامعه ما اتفاقي محسوب نميشود، كه بخواهيم ذهنمان را روي آن بگذاريم.
* غفلت از ادبيات پس از انقلاب در محافل آكادميك
وي در پاسخ بهاينكه آيا ادبيات معاصر در متون دانشگاهي مغفول مانده يا خير، اظهار داشت: از نظرم قسمت مغفول در عرصه آكادميك ما ادبيات معاصر پس از انقلاب است. اتفاقاً راجع به ادبيات معاصر پيش از انقلاب ما تزهاي آكادميك فراواني داشتيم و داريم. فعلاً قسمت مغفول ادبيات پس از انقلاب است و تا اين نسبت مساوي شود، وقت زيادي باقي مانده است.
خالق رمان «ارميا» در پايان گفت: در همه جاي دنيا از دادن نسخ كلي براي دانشگاهها اجتناب ميشود و سعي ميشود كه هر دانشگاه با توجه به منابع مالياش، اصولش را سر و سامان دهد. وقتي دستورالعمل عمومي ندهيم، نظر استاد و نظر دانشجو مهمتر جلوه ميكند. اين اتفاقي كه اكنون افتاده حاصل اين است كه همه چيز از بالا بايد حل شود در صورتيكه در زمينه ادبيات ما ميتوانيم به تعداد اساتيد سليقههاي مختلف را اعمال كنيم.
در همين رابطه :
ماخذ: فارس